مقاله ها
موضعگیری ناشیانهی وزیر دفاع
وزیر دفاع کشور در رسانهها ظاهر میشود و میگوید که تهدیدها بسیار زیاد و این وزارت منابع لازم را برای مقابله با این تهدیدها ندارد. شاید وزیر دفاع هیچ کشور در حال جنگ چنین اظهار نظر ناشیانه نداشته باشد. واقعیت این است که منابعی که در اختیار نیروهای امنیتی قرار دارد بسیار زیاد است. جامعهی جهانی سالانه پنج میلیارد دالر به نیروهای امنیتی افغانستان میدهد که پول گزافی است. تاریخ ارتش رسمی در افغانستان نشان میدهد که این نهاد در هیچ دورهای که این قدر منابع و امکاناتی که حالا دارد، نداشته است.
جوانان داوطلبانه نه بالاجبار به صفوف نیروهای مسلح میپیوندند. جامعهی جهانی پول و امکانات نظامی در اختیار وزارت دفاع میگذارد. نیروهای ناتو، دستهها و واحدهای اردوی افغانستان را آموزش میدهند و مربیان ناتو مستقیم در آموزش نیروهای امنیتی از جمله اردوی ملی دخیل هستند. حرف وزیر دفاع نه تنها این که به لحاظ سیاست سیاسی نادرست است، مبنای واقعی هم ندارند. درست است که ارتش افغانستان به اندازهی ارتشهای کشورهای منطقه نیرومند نیست، ولی جامعهی جهانی، ارتش افغانستان را برای مقابله با تهدیدهای چریکی و تروریستی مجهز کرده است.
حرف وزیر دفاع، روی روحیهی نیروهای امنیتی که در میدانهای نبرد مصروف مبارزه برای دفاع از کیان دولت هستند، تاثیر منفی میگذارد. وقتی رهبران نظامی و وزیر دفاع لب به سخن میگشایند، هدفشان روحیهبخشی به نیروهایشان در میدان نبرد است. اما وزیر دفاع ما چنان ناشیانه سخن میگوید، گویی ایشان هیچ مسوولیتی ندارند. واقعیت این است که اشرف غنی در سیاست کدریاش به حامد کرزی باخت.
اگر وزیر دفاع کنونی با وزیران دفاع پیشین مقایسه کنیم، تفاوت از زمین تا آسمان است. جنرال رحیم وردک که وزیر دفاع سابق یک نظامی با تجربه بود و حتا صدای او به یک جنرال کارکشته و جنگ دیده میماند. اما وزیر دفاع کنونی، نه تنها این که مثل یک رهبر نظامی مسوول رفتار نمیکند، که از مرحله خیلی پرت است و نمیداند که چگونه مصاحبه کند یا در یک مصاحبه به چه شیوهای سخن بگوید.
البته تنها مشکل از اشرف غنی هم نیست. وزیر دفاع کنونی از پارلمان هم رأی گرفته است. نمایندهگان پارلمان بر حال به همین وزیر دفاع رأی اعتماد دادند و در مواردی از ایشان ستایش کردند. اگر نمایندهگان پارلمان مسوولانه عمل میکردند، شاید وزارت دفاع رهبری کار آزمودهتر میداشت. وزیر دفاع کنونی هیچ نمیداند که در مورد افغانستان چه تصمیمهایی روی میز قدرتهای بزرگ است. یکی از تصمیمهایی که روی میز قدرتهای بزرگ است، سپردن جنگ افغانستان به یک شرکت امنیتی است. یک شرکت امنیتی خارجی و مسوولانش در واشنگتن و کابل لابی میکنند تا جنگ افغانستان را به عنوان یک پروژهی سودآور قرارداد بگیرند. روایت مسوولان این شرکت هم همین است که اردوی افغانستان امکانات لازم را در اختیار ندارد. پالیسی رسمی حکومت وحدت ملی این است که دولت افغانستان به هیچ وجه تن به قرار داد دادن جنگ افغانستان نمیدهد. اجاره دادن جنگ افغانستان و آموزش نیروهای امنیتی به یک کمپنی بیرونی، حق حاکمیت مردم افغانستان بر کشورشان را زیر سوال میبرد. کمپنیهای امنیتی خارجی بسیار به صراحت میگویند که آنان میخواهند روش کمپنی استعمار هند شرقی را در پیش بگیرند و حتا خودشان را از معادن افغانستان تغذیه کنند.
اظهارات اخیر وزیر دفاع کشور درمورد نبود امکانات لازم درا ین وزارت برای مقابله با تهدیدها، روایت کمپنیهای امنیتی خارجی را تقویت میکند که خواستار به دست آوردن قرار داد جنگ افغانستان به عنوان یک پروژهی سودآور هستند. اگر وزیر دفاع نمیداند که چی میگوید باید با بخش روابط عمومی این وزارت قبل از هر مصاحبهای مشورت کند. روابط عمومی در سازمانها انگشت ششم یا کالای لوکس نیست. روابط عمومی وظایف مشخص دارد و یکی از وظایف عمدهاش مشاورت با بلندپایهگان سازمان است تا حضور رسانهایشان را معیاری بسازند. کسی که مدیریت یک اردو را به دست دارد و وظیفهاش مدیریت یک جنگ پیچیده است، باید بداند که در کجا چی بگوید. حرف نادرست در جایی نامناسب به کل کشور آسیب وارد میکند و کل پالیسی حکومت را زیر سوال میبرد.
جالب این است که نه رییس جمهور وزیر دفاع را مورد موأخذه قرار میدهد و نه نیروهای سیاسی بیرون از حکومت اعتراض میکنند. همه چیز به حال خود رها شده است. رییس جمهور مشغول کمپین و مدیریت تلاشهای سیاسی برای پایان جنگ است و نیروهای سیاسی بیرون از حکومت هم بیشتر به انتخابات میاندیشند. به همین دلیل است که وزیران کابینه چندان کنترول نمیشوند. وزارتخانهها هم فیلترهای کنترولی بر وزیران اعمال کرده نمیتوانند و وزیران کابینه هم از ظرفیتی برخوردار نیستند که بدانند در کجا چه بگویند. این وضعیت سبب شده است که موضعگیریهای ناشیانه صورت بگیرد و هزینهی آن را مردم عام و نیروهای امنیتی بدهند.