مقاله ها
مشکل شبهنظامیان و بیتدبیری دولتمردان
انحصار دولت بر زور، اصلی است که قانون اساسی افغانستان برآن تاکید دارد. هر نیرویی در هر جایی که هست اگر بخشی از نهادهای مثل پولیس و اردوی ملی نباشد، اصل انحصار دولت بر زور را زیر سوال میبرد. در این هیچ تردیدی نیست که ظهور شبهنظامیان محلی مثل شمشیرخان علیپور معلول ضعف نهادهای امنیتی در اجرای وظایفشان است. ضعفهای سازمان دولت به ویژه ناتوانیهای نهادهای امنیتی، سبب شده است که شبهنظامیانی مثل شمشیرخان صاحب مشروعیت محلی شوند. کسانی مثل قیصاری و شمشیر خان در جاهایی ظهور میکنند که نهادهای رسمی و دولتی در آن مناطق یا حضور ندارند و یا حضورشان محسوس نیست. ضعف تاریخی و ساختاری نهاد دولت در افغانستان سبب شده است که روستاییها در برخی از مناطق خودشان دست به کار شوند و ساختارهایی برای تنظیم امورشان به وجود بیاورند. شماری از نهادهای امنیتی هم از سر ناگزیری به شبهنظامیان محلی در جنگ اتکا میکنند.
نهادهایی مثل شورای امنیت ملی از شبهنظامیانی که با طالبها و دیگر نیروهای ضد دولتی درگیر اند، حمایت میکنند. شبهنظامیانی که زیر نام خیزش مردمی فعالیت دارند، اکثراً مورد حمایت سازمان امنیت ملی کشور هستند. آنان در جاهایی فعالیت دارند که نیروهای رسمی امنیتی نمیتوانند کاری کنند. پولیس محلی هم در روستاهایی فعالیت دارد که ارتش نمیتواند به آن دهکدهها دسترسی داشته باشد. بحث ایجاد اردوی محلی هم در دستور کار حکومت قرار دارد. به نظر میرسد که ماموریت مستشاری ناتو در افغانستان هم با تشکیل اردوی محلی مخالفتی ندارد. روشن است که اردوی محلی هم از شبهنظامیان محلی تشکیل میشود.
اما تجربه نشان داده است که شبهنظامیان محلی بعداً به مشکل جدی بدل میشوند. شبهنظامیان بدل به نهاد موازی در برابر دولت میشوند. این شبهنظامیان که در یک منطقه مشروعیت محلی دارند، در منطقهی دیگر مشکل ایجاد میکنند. شبهنظامیان محلی رفتهرفته به نیرویی بدل میشوند که توجه سیاستمداران حرفهای را جلب میکنند. سیاستمداران هم تلاش میکنند که با اعمال نفوذ در میان شبهنظامیان محلی از آنان برای پیشبرد آجندای سیاسی و محلیشان استفاده کنند.
به نظر میرسد که در رویداد مربوط به درگیری نیروهای ویژه با شمشیرخان علیپور، رقابتهای سیاسی هم نقش داشته است. مقامهای محلی ولایت غور شمشیرخان علیپور را متهم به قانونشکنی میکنند، اما در کنار آن، گزارشهایی وجود دارد که رقابتهای سیاسی و انتخاباتی محلی هم شمشیرخان و شبهنظامیانش را رو در روی برخی از مقامهای محلی و مرکزی قرارداده است. نهادهای امنیتی و در مجموع حکومت که از سر ناچاری به شبهنظامیان محلی برای پیشبرد جنگ و پرکردن خلای امنیتی متوسل میشوند، در پایان کار، نمیتوانند پیآمدهای ناخواستهی قدرتمند شدن شبهنظامیان محلی را مدیریت کنند.
نیروهای شبهنظامی محلی که معلول ضعف نیروهای امنیتی و در مجموع دولتاند، صرف مشتی افراد مسلح با یک سرگروه نیستند. شبهنظامیان محلی مشروعیت محلی پیدا میکنند و سرگروههای آنان بدل به چهرههای محبوب محلی و قومی میشوند. به دلیل طولانی شدن جنگ و ضعفهای نهادها، مردم عام در بسیاری از مناطق باورشان را به نهادهای رسمی و مشروع از دست دادهاند. آنان روایتهای عامیانه در مورد جنگ را بیشتر از اعلامیههای رسمی نهادهای دولتی باور میکنند. به همین دلیل است که شبهنظامیان محلی به یکبارهگی بدل به چهرههای محبوب محلی میشوند. وقتی شبهنظامیانی مشکلی میآفرینند، حکومت نمیتواند صرف با توسل به زور، آن را حل کند. انحصار زور در نهاد دولت، بر مبنای قانون اساسی افغانستان، اصالت دارد، اما برای تطبیق قانون و مهار زورمندان اتکای محض به تفنگ جواب نمیدهد. اول باید عواملی که سبب قدرتگیری شبهنظامیان محلی شده است، از بین برود. نهادهای رسمی و مشروع باید بتوانند وظایف قانونی را بدون هیچ مشکلی اجرا کنند، تا دیگر ضرورتی به شبهنظامیان محلی نباشد. وقتی نهادهای امنیتی بتوانند وظایف قانونیشان را بدون هیچ مشکلی ایفا کنند، شبهنظامیان محلی از چشم مردم میافتند. چیز دیگری که خیلی مهم است، مشروعیت دولتمردان است. وقتی مشروعیت بلندپایهگان حکومت مشکل داشته باشد، شبهنظامیان محلی مهار نمیشوند. برای مهار نیروهایی که اصل انحصار دولت بر زور را زیر سوال میبرند، صرف اتکا به نیروی نظامی کافی نیست. در کنار نیروی نظامی باید دولتمردان مشروعیت خدشهناپذیر داشته باشند.
اگر مشروعیت دولتمردان مشکل داشته باشد و نهادهای رسمی امنیتی هم نتوانند وظایفشان را اجرا کنند، شبهنظامیان محلی قدرت میگیرند. صرف به زندان افکندن یک یا دو شبهنظامی محلی هم مشکلی را حل نمیکند. تا عوامل و زمینههایی که سبب شکلگیری شبهنظامیان محلی و تقویت آنان میشود، از بین نرود، مشکل شبهنظامیان محلی دوام میکند. رهبران دولت باید در مواجهه با شبهنظامیانی که مشروعیت محلی دارند، خیلی با تدبیر باشند. تدبیر سیاسی باید در برخورد با آنان به کار برده شود، تا یک مشکل کوچک بدل به یک بحران جدی نشود. ایجاد رویارویی قومی به سود هیچ کسی تمام نمیشود.